ماه جهانی مددکاری اجتماعی | نامه یک مددکار اجتماعی به رئیس جمهور

امروز می‌خواهم از زبان یک مددکار اجتماعی حرف بزنم و نمی‌دانم چرا ما مددکاران در معرفی خودمان اول حرفه‌مان را می‌گوییم و بعد اسممان را. شاید برای این است که حرفه‌مان را مهم‌تر از خودمان می‌دانیم.

مددکاران اجتماعی در بطن جامعه هستند و مستقیم و بی‌واسطه با مردم در ارتباطند. مددکاران اجتماعی عناصری نامرئی هستند که کارشان تحکیم پای بست ستون‌های جامعه است.

آقای رئیس‌جمهور شاید شما هرگز نامه مرا نخوانید اما من باید بنویسم. آقای رئیس‌جمهور، حالا که بر صندلی ریاست نشسته‌اید چقدر از وضعیت اجتماعی حاکم بر کشور باخبر هستید؟

قطعاً شما هم با من موافقید که مردم این سرزمین شایسته زندگی بهتری هستند. آیا می‌دانید برخی از جوانان برومند این سرزمین متأسفانه به مصرف موادمخدر صنعتی خانمان‌سوزی چون شیشه اعتیاد پیدا کرده‌اند؟ آیا می‌دانید زنان سرپرست خانوار با چه مشکلاتی سر و کار دارند؟ آیا می‌دانید دختران و زنان بدون خانواده و رهاشده، جایی ندارند تا در آن با توجه به کرامات انسانی شان نگهداری شوند؟ آیا می‌دانید با این روند بیکاری، پسران جوان تمایلی به تشکیل خانواده ندارند و بخشی از آنها که ازدواج می‌کنند برای پایداری زندگیشان با مشکلاتی مواجهند؟ آیا می‌دانید مردان لایق و جسور این سرزمین از شرم ناکافی بودن درآمد تا پاسی از شب کار می‌کنند و ارتباطشان با زن و فرزندانشان با خستگی تعریف می‌شود؟ آیا می‌دانید جای واحدهای مهم آموزش مهارت‌های بهتر زیستن در مدارس و دانشگاه‌ها خالی است؟ آیا می‌دانید مردم با همان امیدواری که به شما رأی داده‌اند، می‌خواهند امیدوارتر بمانند؟ آیا می‌دانید جامعه به‌طور طبیعی دارای انتظاراتی است که نباید به توقع تبدیل شوند؟ آیا می‌دانید کشوری را می‌توان مرفه نامید که یکی از معیارهای رفاه آن درجه شادبودن مردمش است؟ آیا می‌دانید با اینکه برخی سیاسیون بعضی اوقات فراموش می‌کنند چه وعده‌هایی داده‌اند، مردم مرتبا وعده‌هایشان را بازخوانی می‌کنند. آیا می‌دانید سلامت در تمامی ابعادش فکری نو می‌تراود و تراوش اندیشه از انسانی سالم، جامعه سالم را می‌سازد و جامعه سالم کارشما را کمتر می‌کند چراکه خود راهش را پیدا می‌کند و به مقصد مطلوب می‌رسد؟ آیا می‌دانید که مددکاران اجتماعی هرگز به انسانی نمی‌گویند راه تو کدام است، زیرا معتقدند همه مردم توانمندند و فقط باید خودشان را یافته و جدی بگیرند؟ آیا می‌دانید مردم در تمنای رسیدن به عشق، صداقت، تفکر سالم، جامعه سالم و همان اعتدال و تدبیر و امید که به‌عنوان یک مددکار اجتماعی به آنها معتقدم، شما را برگزیدند؟ آیا می‌دانید اگر بذر امید را نه در کلام که در عمل به جامعه بپاشید، چیزی درو نمی‌کنید جز همکاری و فداکاری؟

فراموش نکنیم نسل امروز فرزندان شجاع و برومند پایمردان جبهه‌های دیروزند. آیا می‌دانید واژه آسیب اجتماعی نقل محفل‌هاست؟ پس وجود دارد، بیاییم کتمانش نکنیم.

آیا می‌دانید مهاجرت‌های اجباری برخی هم‌میهنانمان و خروج مغزها چه پیامدهایی دارد؟ آیا می‌دانید فاصله طبقاتی پیش‌رونده و دریافت احساس ناخوشایند تبعیض و محرومیت از برخی از اساسی‌ترین نیازها، روان انسان را به هم می‌ریزد و لطمات بعضا جبران‌ناپذیری برای جامعه دارد؟

می‌دانید که نفس انسانی با احترام به خود و دیگری و حفظ کرامت‌های والای انسانی گره خورده است؛ خاطره بی‌احترامی دیروز و عدم جبران امروز، فردایی پر از خشم می‌سازد. حتما می‌دانید. به امید آینده بهتر.

مریم پرمحمدی آذر؛ مددکار اجتماعی؛ زمان انتشار سال ۱۳۹۲ | از سری یادداشتهای انتشار یافته در ماه جهانی مددکاری اجتماعی سال ۲۰۱۵
مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران

رسانه تاب آوری ایران رسانه تاب آوری ایران
دکمه بازگشت به بالا